-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:9586 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

چگونه مي توان عاشق خداوند شد؟ آيا با نماز خواندن مي توان عاشق خدا شد؟

(مقدمه): اگر از هر انسان هوشيار بپرسند كه زيباترين واژه ها كه عطر مهر و محبت مي دهد كدام است، پاسخ خواهد داد: خدا و عشق.

شما اين دو واژة مقدس را در يك پرسش جمع نموده ايد، يعني با زيباترين واژه ها، زيباترين جمله ها را ساخته ايد. بديهي است واژه ها از تركيب حروف ساخته مي شوند اما زيبايي واژه ها در مصاديق آن نهفته است، پس جذابيّت خ، د، ا و ع، ش، ق به خاطر حروف يا كيفيت تركيب آن نيست بلكه به خاطر كمال مفهوم و مصداقي است كه واژه ها راهنماي آن است.

پيش از آن كه چگونگي عاشق خدا شدن را بياموزيد و راه عشق بازي آن را ياد بگيريد، لازم است پاسخ چند پرسش را به دست آوريد مانند عشق چيست و ريشة آن كجا است.

_ نشانه هاي عشق و عاشقي چيست؟

_ معشوق كيست و چه صفات وكمالاتي دارد؟

_ من كيستم كه مي خواهم عاشق دلباختة آن معشوق گردم؟

_عاشق خدا چه نشانه هايي دارد و راه عشق بازي آن كدام است؟

به پاسخ برخي اشارتي مي كنيم، به اميد آن كه در تبيين مطلب مفيد افتد و افقي جديد در برداشت از عشق و عاشقي بگشايد.

عشق چيست؟ عاشق كيست؟

در بدو آفرينش و تخمير آب و گل

با آب و تاب عشق سرشتند خاك ما[1]

عشق ميلي است دروني كه ريشه در فطرت دارد و خمير ماية آفرينش انسان - بلكه هر موجودي حتي جمادات كه به ظاهر حياتي براي آنان متصور نيست - با عشق سرشته شده است. عشق جذبه اي است از نوع محبت، كه انسان را از حال عادي خارج مي نمايد. پس هر محبتي ملازم با عشق نيست.

عشق از عَشقه اخذ شده كه در فارسي به آن پيچك مي گويند. اين گياه به هر چيزي برسد دور آن مي پيچد و رفته رفته آن را در احاطة خود در مي آورد. عشق به موجودي، وقتي شدت پيدا مي كند، همانند پيچك جان عاشق را به تسخير خويش در مي آورد.

نشانة عشق و عاشقي از ديدگاه جالينوس

جالينوس، حكيم يونان مي گويد: در مغز انسان سه جايگاه ويژه اي قرار دارد: يكي مخزن خيالات و تخيّل است. دومي جايگاه فكر و سومي حافظه و ظرف يادآوري است.

سپس مي گويد: عاشق به كسي گويند كه لحظه اي خيال و فكر و ذكرش از معشوق جدا نباشد.

عشق هجران معشوق، آن چنان جان عاشق را مسخر نمايد كه آب و خواب و غذا را از او بگيرد و او به چيزي جز معشوق نينديشد و كسي جز او را نبيند. هر كسي چنين نيست، عاشق نيست.[2]

حافظ مي گويد:

نشوي واقف يك نقطه ز اسرار وجود تا نه سرگشته شوي دايرة امكان را

آتش عشق را چه مي افروزد؟

عشق يك ميل دروني است كه براي ظهور و فعليت يافتن، مانند همة اميال دروني نيازمند فضايي مناسب است تا پرورش يابد و شكوفه و گل دهد.

اگر چه عشق ريشه در آفرينش انسان دارد ليكن تجلي و ظهور آن وابسته به ميزان شناختي است كه عاشق از كمال معشوق دارد. پس شدت عشق و زياد و كم شدن شعلة آتش درون سوز عشاق به دو عامل بستگي دارد:

1_ ميزان كمال كه در معشوق نهفته است و جلوه هايي كه از آن بروز مي كند.

2_ ظرفيت فكري عاشق و ميزان شناختي كه از معشوق و تجليّات او دارد.

بنابراين نخستين گام در شعله ور شدن، آتش عشق، داشتن شناخت درست از كمال و جلوه هاي معشوق است. تحصيل شناخت خدا، براي اكثر افراد[3] بدون خودشناسي و شناخت تجليات خدا ميسر نيست.

از اين رو خود آگاهي و خود شناسي برترين شناخت ها دانسته شده است.

علي(ع) مي فرمايد: افضل المعرفة، معرفة الانسان نفسه؛[4] برترين آگاهي ومعرفت آن است كه انسان نفس خود را بشناسد.علامت اين كه انسان خود آگاه گشته و خود را شناخته است، خدا شناس او است كه پيامبر اكرم(ص) فرمود: اعرفكم بنفسه، اعرفكم بربّه؛[5] داناترين شما در خودشناسي، خداشناس ترين شما است.

تو كه از نفس خود زبون باشي عارف كردگار چون باشي؟!

اي شده در نهاد خود عاجز كي شناسي خداي را؟ هرگز!

تجلي عشق

عاشقي را قابليت لازم است طالب حق را حقيقت لازم است

عشق از معشوق اوّل سرزند تا به عاشق جلوة ديگر دهد

تا به حدي كه بَرَد هستي از او سرزند صد شورش و مستي از او

درست است كه اولين گام در روشن شدن آتش عشق، شناخت خويشتن و توجه به كمال معشوق است، ليكن با شوق يك طرفة عشق حقيقي يعني معاشقه محقق نمي گردد. عشق و معاشقه حقيقي آن گاه آغاز مي شود كه معشوق با نگان محبّت آميزش، رضايت و خشنودي خويش را از عاشق و گفتار و رفتار او ابراز دارد. به بيان ديگر، عاشقي نيازمند قابليت و شايستگي ويژه اي است كه معشوق وقتي آن را در اخلاق و رفتار و گفتار عاشق ملاحظه كرد، نگاه مهر آميزش را نثار عاشق مي كند.

بنابراين، گام دوم را تحقق عشق، سير و حركت عملي به سوي خدا وجلب رضايت او است و رضايت و خشنودي حق تعالي بدون نماز و طاعت و عبادتش و ترك معصيت و توبه از همة گناهان و تهذيب و تخلية نفس از صفات رذيله و ناپسند محقق نمي گردد. قرآن مي گويد: خدا آنان را كه پيوسته به درگاهش توبه و انابه كنند، دوست مي دارد (چنان كه) پاكان دور از هر آلايش و نا آلوده به گناه را دوست مي دارد.

توبه يعني بريدن و دل كندن از هر چيزي جز خدا و دل بستن به خدا.

توبه يعني بازگشت به فطرت خويش و عشق ورزيدن به خدا و پيوسته در حضور او بودن. حافظ مي گويد:

حضور گر همي خواهي، از او غايب مشو حافظ

متي ما تلق من تهوي دع الدنيا و و أهملها

يعني اي حافظ! اگر مي خواهي به وصال معشوقت (خدا) برسي و طعم همنشيني با او را بچشي، تمامي دنيا و تعلقات آن را رها كن.

اولين گام عملي (بعد از معرفت) براي عاشق خدا شدن توبه است؛ يعني رها شدن از اسارت هواي نفس و خارج گشتن از خودپرستي و بت پرستي كهن و مدرن و سكني گزيدن در مسير راه معشوق. راه و رمز عاشق، عبوديت و بندگي و تسليم و خضوع است از اين رو در تشهد نماز ابتدا شهادت به بندگي و عبوديت پيامبر مي دهيم، سپس ايمان خويش را به رسالتش ابراز مي داريم و مي گوييم و اشهد انّ محمداً عبدُه و رسوله. آيا سخنان شيطان را در قرآن نخوانده اي كه گفت: (خدايا) به عزتت سوگند كه همه انسان ها را گمراه خواهم گرد مگر بندگانت را كه از جملة آنان مخلصان هستند. عبد خدا كه شيطان توانايي فريب او را ندارد كسي است كه از شيطان فرمان نمي برد، عاشقي است كه طمع هر دو عالم را يك باره از دل بيرون كرده تا غير او را نبيند و محبت هيچ چيزي حتي بهشت در دل او نباشد. امام سجاد(ع) مي فرمايد: العبودية جوهرة كنهما الربوبيّه؛[6] بندگي گوهري است كه باطنش خدايي و خداوندگاري است. از اين رو گفته اند كه: عاشق آيينة صفات معشوق و جلوه اي از الخلاق و اوصاف او است. حافظ عشق را بندگي معني مي كند و مي گويد:

به ولاي تو، كه گر بندة خويشم خواني از سر خواجگي كون و مكان برخيزم

و خواجه عبدالله انصاري مي گويد:

اگر يك بار گويي بندة من از عرش بگذرد خندة من

عشق بي سحر خيزي ميسر نيست

حكمت و جوع و سَهر و خلوت و ذكر به دوام

نا تمامان جهان را كند اين پنج تمام

عشق و هجران و انتظار و وصال، واژه هاي به هم پيوسته اند. جادة انتظار عاشق خدا، شب است. زمان وصال و به سر آمدن هجران، زمان مناجات و راز و نياز در خلوت شب است. چه زيبا گفت آن عارف: عشق وصال داري و شب تا صبح سر بر بستر خواب آيد؟ زهي خيال باطل. نشنيده اي كه با كليم خود موسي(ع) فرمود: دروغ مي گويد كسي كه گمان برد خدا را دوست دارد ولي چون تاريكي شب درآيد خواب را بر حضورم ترجيح دهد.[7] فيض كاشاني مي گويد:

شب همه شب تا بصبح، هم نفس من تويي روز چه كار كنم، كارو دكاني مرا

يك نفس از پيش تو گر بروم، گم شوم چون به تو آرم پناه، امن و اماني مرا



[1] ديوان فيض كاشاني، ص 7، مقدمه سيد محمد علي صفير و تصحيح محمد پيمان، چاپ 1354.

[2] مجمع البحرين، مادة عشق، و محمد فريد وجدي، دائره معارف القرن العشرين، ج 3، ص 10.

[3] اگر چه قرآن كريم شناخت خداوند را از راه ذات و بدون واسطة آثار و مخلوقاتش ممكن دانسته، ولي آن را اوّلاً مخصوص ذات خويش دانسته و سپس ملائكه و اولواالعلم را بهره مند از آن نوع شناخت معرفي نموده است: شهدالله انه لا اله الاّ الله والملائكه و اولواالعلم ... آل عمران (3) آية 18.

[4] محمد رضا مهدوي كني، نقطه هاي آغاز در اخلاق عملي ص 54 به نقل از فهرست غرر، ص 387، شمارة 2935.

[5] همان.

[6] محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ج 3، حديث شمارة 11617.

[7] استاد كريم محمد حقيقي، آداب و مراحل سلوك الهي، ج 1، ص 143.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.